بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَ حَسِبُواْ أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُواْ وَ صَمُّواْ ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُواْ وَ صَمُّواْ كَثِيرٌ مِّنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا يَعْمَلُونَ.»
یهودی ها خیال می کردند که چون نژاد برتر هستند، مجازاتی در کار نیست؛ پس خودشان را به کوری و کری زده بودند! اما خدا لطف کرد و به آن ها فهماند که ملاک برتری، بندگی خدا می باشد؛ ولی باز خیلی از آن ها، خود را در کوری و کری نگه داشتند. خدا می بیند که آن ها چه می کنند.
سوره مائده - آیه71
پیام های آیه:
آزمایش الهى عمومى است، هرگز از فتنه ها غافل نشویم. «حسبوا ألاّتكون فتنة»
عقائد نباید بر اساس حدس و گمان باشد. «حَسبوا...»
براى مدتى در خط مستقیم بودن مهم نیست، مهم حسن عاقبت است. مانند بنىاسرائیل که بعد از برخورداری از لطف خداوند، تا مدتى در خط صحیح بودند، ولى دوباره منحرف شدند. «ثمّ تاب اللَّه علیهم ثمّ عموا وصمّوا» «ثُمّ عموا»
غرور و خود برتربینى و گمان و وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحیح، محروم مى سازد. «و حسبوا... فعموا و صمّوا»
كسى توقع نداشته باشد كه بى امتحان، به جایى برسد. «حسبوا ألا تكون فتنة»
خداوند مهربان است، ولى انسانها لجوج اند. «تاب اللّه علیهم ثم عموا»
كثرت رهرو، نشانۀ حقانیت راه نیست. «ثم عموا و صمّوا كثیر منهم»
ایمان داشتن به این که خدا ناظر ما می باشد، در رفتار و کردار ما، نقش مهمى دارد. «واللَّه بصیر»
صعود قله آب پازنان
اقلید - استان فارس
زمان اجرای برنامه: خرداد1399
با قطار از مشهد، عازم شهر ییلاقی اقلید با ارتفاع 2200متر می شویم. صبح 3شنبه به این شهر می رسیم. طبق برنامه ابتدا برای صعود قله بل، اقدام می کنیم. قله بل، بلند ترین قله استان فارس و بام این استان، محسوب می شود. پس از اتمام برنامه قله بل، برای خواب و استراحت، به پارک محمدرسول الله شهر اقلید می رویم. طبق برنامه، ما روز 4شنبه را در این پارک استراحت خواهیم کرد و روز5شنبه، برای صعود قله آب پازنان، با ارتفاع 3514متر، اقدام خواهیم کرد.
پس از استراحت، در عصر روز 4شنبه، شهر اقلید را به قصد روستای چشمه رعنا، ترک می کنیم. این روستا، در 55کیلومتری جنوب اقلید، واقع شده است. قله آب پازنان، در جنوب این روستا قرار دارد. ما طبق برنامه، قرار است در روز 5شنبه و با یک روز استراحت، دومین صعومان را در منطقه اقلید، داشته باشیم.
صبح روز 5شنبه، برای صعود قله آب پازنان، وارد دره تنگه ده می شویم.

موقعیت قله آب پازنان، بر روی نقشه

در این منطقه، سه قله اصلی، به نام های آب پازنان، کافتر و چول میشی وجود دارند که قله آب پازنان، از همه، بلند تر است. در این تصویر، کویر کافتر هم دیده می شود که در شمال شرقی این روستا، قرار دارد.

نمایی از مسیر صعود قله آب پازنان که در بین روستای چشمه رعنا و روستای کافتر، قرار دارد.

همان طور که در تصویر دیده می شود، مسیر صعود ما به قله، با رنگ سبز و مسیر بازگشت از آن، با رنگ آبی دیده می شود.

به خاطر نداشتن اطلاعات از وضعیت آب در منطقه، نفری 3لیتر آب حمل می کنیم.

منطقه صخراه ای است و ما یالی را برای صعود، انتخاب می کنیم که به نظر، صعودش از همه یال ها، مناسب تر است.

در ساعت 7صبح، صعودمان را آغاز می کنیم.


مسیر صعود قله آب پازنان که زیبایی های خاص خودش را دارد.












طبیعت زیبای منطقه





یه لاک پشت ناز و کوچولو در منطقه


حرکت گروه بر روی تیغه یال



نمایی از قله آب پازنان

نمایی از قله آب پازنان که در سمت چپ تصویر و قله چول میشی که در سمت راست تصویر، دیده می شود.

قله آب پازنان




پس از دوساعت پیمایشِ یال، به پرتگاهی می رسیم که دیگر فرود از آن، امکان پذیر نیست.

حال که یال، راه نمی دهد، تصمیم می گیریم تا جایی که امکان دارد، ارتفاع کم کنیم و خودمان را به دره سمت چپ، برسانیم و از آن جا به صعودمان ادامه دهیم.
در اوج خستگی، بیش از 200متر، ارتفاع کم می کنیم و خودمان را به کف دره می رسانیم و از داخل دره، به سمت قله، حرکت می کنیم.



این کش و قوس، زمان زیادی از ما گرفت و بالأخره پس از دو ساعت، صعود دره تمام می شود و ما به زیر قله می رسیم.




استراحتی کوتاه، در زیر قله



نمایی زیبا از کویر کافتر، از نزدیکی های قله


در ساعت3 و پس از 8ساعت، پیمایش سنگین، به فراز قله آب پازنان می رسیم.



پس از یک ساعت و 30دقیقه، استراحت بر روی قله، به سمت پایین حرکت می کنیم.










این بار تصمیم می گیریم از دره ای جدید، پایین بیاییم به نام تنگه پازنان. دره ای که رفته رفته، عمیق تر می شد و مناظر بسیار زیبایی را برای ما به ارمغان می آورد.







تصاویری زیبا از دره تنگه پازنان








طبیعت زیبای منطقه










صخره های زیبا در منطقه






در ساعت7، دره تنگه پازنان، تمام می شود و گروه تشنه، بالأخره به آب می رسد. این برنامه، آنقدر طولانی شد که دیگر هر 3لیتر آبی که افراد داشتند، به اتمام رسید.


تنهاچشمه ای که در دره تنگه ده، وجود دارد.

پیمایش مسافت چشمه تنگه ده، تا جاده آسفالت هم، یک ساعت به طول می انجامد.


یک مار جعفری، که در کنار جادۀ خاکی، رؤیت شد.

اکنون، ساعت 9شب است و برنامه قله آب پازنان به پایان می رسد. برنامه ای که به خاطر طولانی شدن مسیر صعودش، از برنامه قله بل، سنگین تر شد.
در عصر جمعه، با تاکسی به اصفهان می رویم و از آن جا، با قطار، به مشهد برمی گردیم.
و اما در پایان...
یک جرعه معرفت...
امام زین العابدین(علیه السلام) فرمودند:
«نشانه های مؤمن پنج چیز است: ورع و خداترسی در خلوت. صدقه در تنگ دستی. صبر و شکیبایی در مصیبت. حلم و بردباری در هنگاه خشم و غضب. راستگویی در هنگاه ترس.»
فرازی از بخش دعاهای تعقیبات نماز عصر: (کتاب مفاتیحُ الجِنان)
«أستَغفِرُ اللّٰهَ الَّذِى لَا إلٰهَ إلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ الرَّحمٰنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلالِ وَ الْإكرامِ، وَ أسألُهُ أن يَتُوبَ عَلَىَّ تَوْبَةَ عَبدٍ ذَلِيلٍ خاضِعٍ فَقِيرٍ، بَائِسٍ مِسكِينٍ مُستَكِينٍ مُستَجِيرٍ، لَا يَملِکُ لِنَفسِهِ نَفعاً وَ لَا ضَرَّاً وَ لَا مَوْتاً وَ لَا حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً.»
از خداوند، آمرزش می طلبم؛ همان خدایی که معبودی جز او نیست؛ آن زندۀ پاینده و بخشندۀ مهربان؛ خداوند دارای عظمت و رأفت و محبت. از خدا می خواهم توبۀ بندۀ خوار، فروتن، بینوا، پریشان، زمین گیر و پناهنده ای که سود و زیان و مرگ و زندگی و روز قیامتش خویش را در اختیار ندارد را بپذیرد.
فرازی از کتاب صَحیفۀ سجّادیّه که مناجات امام سجّاد(علیه السّلام) با خداوند می باشد:
«أللَّهُمَّ إنِّی أعتَذِرُ إلَيکَ مِن مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضرَتِی فَلَم أَنصُرهُ، وَ مِن مَعرُوفٍ أسدِیَ إلَیَّ فَلَم أشكُرهُ، وَ مِن مُسِیءٍ اعْتَذَرَ إلَیَّ فَلَم أعذِرهُ، وَ مِن ذِی فَاقَةٍ سَأَلَنِی فَلَم أوثِرهُ، وَ مِن حَقِّ ذِی حَقٍّ لَزِمَنِي لِمُؤْمِنٍ فَلَم أوَفِّرهُ، وَ مِن عَيبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِی فَلَم أستُرهُ، وَ مِن كُلِّ إثْمٍ عَرَضَ لِی فَلَم أهجُرهُ. أعتَذِرُ إلَيکَ يَا إلَهِی مِنهُنَّ وَ مِن نَظَائِرِهِنَّ اعْتِذَارَ نَدَامَةٍ يَكُونُ وَاعِظاً لِمَا بَينَ يَدَیَّ مِن أشْبَاهِهِنَّ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَل نَدَامَتِی عَلَى مَا وَقَعتُ فِيهِ مِنَ الزَّلَّاتِ، وَ عَزمِي عَلَى تَرکِ مَا يَعرِضُ لِي مِنَ السَّيِّئَاتِ، تَوْبَةً تُوجِبُ لِي مَحَبَّتَکَ، يَا مُحِبَّ التَّوَّابِينَ.» دعای38 - شماره های1 تا3
خدایا؛ من از تو پوزش می طلبم، از این که در حضورم، بر بیچاره و مظلومی ستم کردند، اما من به یاری او نشتافتم و از این که کسی به من نیکی نمود، اما من از او سپاس گزاری ننمودم و از این که بدکاری از من عذرخواهی کرد، اما من عذرش را نپذیرفتم و از این که تنگ دست و فقیری از من چیزی طلب کرد، اما من از خودگذشتگی نکردم و چیزی به او ندادم و از این که حق مؤمنی بر من آشکار و ثابت گشت، اما من حقوق او را ادا نکردم و از این که بر عیب مؤمنی آگاهی یافتم و او را رسوا کردم و از این که هر گناهی که برایم فراهم گشت، دست رد به آن نزدم و مرتکب شدم. ای خدای من! از این گونه اعمال و شبیه این ها، پشیمانم و پوزش می طلبم و امید است این پشیمانی، مرا از ارتکاب آن گناهان، در آینده، باز دارد. پس بر محمد و آل او درود فرست و قرار بده، پشیمانی مرا بر لغزش های گذشته و عزم مرا بر ترک معاصی و نیز انجام توبه ای که موجب محبت تو گردد؛ چرا که تو توبه کنندگان را دوست داری. ای دوستدار توابین.
«به امید ظهور یگانه مُنجی عالَم»
چون مهر، به نورِ خود، پیدایی و پنهانی با آن که ز من دوری، نزدیک تر از جانی
در حُسن تو مبهوتم، از صوت تو حیرانم تو حضرت داوودی، یا یوسف کنعانی
من زخم و تویی مَرحم، من درد و تویی درمان من خشکی و تو دریا، من تشنه، تو بارانی
من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟ من کمترم از مور و تو فوق سلیمانی
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در استان فارس، اینجا را کلیک نمایید.
لطفاً برای مشاهدۀ سایر سفرنامه های من در ایران، اینجا را کلیک نمایید.
برای مشاهدۀ صفحه "درباره من"، اینجا را کلیک نمایید.